فکر می کنم تا عمر دارم دنبال جواب این چرا ها باشه؟
چرا بهانه آورد؟
چرا برایم نجنگید؟
چرا نخواستتم؟
تا به امروز خیلی دیر کرده است. آمدنش بعد این مدت چیزی رو تغییر نمیده، شاید فقط وجدان خودش آرام بگیره که من رفتم، من تلاش کردم

هزار بار داد زدم باش
هزار و یک بار التماسش کردم
و او دور و دورتر شد به بهانه درس

و 
حالا من او را ندارم
او من را

به همین سادگی گلدان رابطه را آب ندهید و نور نبیند می سوزد و ما این گیاه سفید و پاک را از دست دادیم.





مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها