نمی دونم این چه حکایتی است بعضی افراد که درگیر ادبیات و.موسیقی و شاخه های از هنر هستند در گیر فساد اخلاقی هم هستند. 

هنرشان هم بهانه این فساد

به قول دوست عزیزم تاتا زندگی شخصی آدمها به ما ربطی ندارد، آنچه میان چهار دیواری خانه با یار و همسر و هم خوابه شان اتفاق می افتد.

اما از دید من وقتی این بی بند و باری تبعاتی در جامعه داشته باشد. قربانی بی فریاد بسازد و چرخه هی بچرخد یک جای کار بد می لنگد همان جا که باید دست و پای این افراد چه هنرمندان به معنا حقیقی چه هنرمند مابان را باید بست.

بد بختانه قربانیان بی صدای این هنرمند آن دخترکان و نی اند که در مواجه با قانون خودشان اولین مجرم قانونی هستند.

هر کدام از ما ممکن است قربانی آن بی صدا هتک حرمت این انسانهای سخیف باشیم و من هنوز نمیدانم در این سیستم بیمار باید جنگید یا عقب نشست .

 

 

 

 

​​

 

 

 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها